هیچکس به من نگفت
که دوران ظهور شما از چه زیبایی منحصر به فردی برخوردار است ، همه جا گلستان می شود و از تک زمینی که بوی ویرانی می دهد خبری نیست. گلها همیشه و خندان و چمن ها خوشحال از اینکه زیر پای مردمان ظهور قرار می گیرند.
از شرق تا غرب عالم ، همه جا سرسبزی است و خرمی. یک زن تنها ، می تواند بدون هیچ خطری از کشوری به کشور دیگر برود. از تنها چیزی که خبری نیست ، ظلم و تجاوز است.
غصه مردم ظهور ، پیدان کردن فقیر و دادن صدقه است . آنقدر می بخشی که همه دارا می شوند و به خاطر شما ، آسمان و زمین برکاتشان را بر مردم دریغ نمی کنند و آن تقسیم با دست عدالت تو ، جایی برای فقیر و تهی دست در عالم نمی گذارد.
حرفی از نظام طبقاتی کاخ نشین و کوخ نشین نیست و خداوند قناعت را به مردم عطا می کند. هیچکس چشمی به اموال دیگری ندارد.
شخصی را می بینی که شمش طلا به دوش گرفته و دنبال صدقه دادن است ، اما کسی از او قبول نمی کند. کاش از این زیبایی ها خبر داشتم تا زودتر در فکر فراهم کردن مقدماتش می افتادم. مگر نه این است که ما باید آماده شویم تا تو بیایی!
امیر بی قرینه کـــــــــی می آیی شفای زخم سینه کی می آیی
عزیزم مادرت چشم انتظار است سحر خیز مدینه کــــی می آیی